روند صعودی بیت‌ کوین – بخش چهارم


روند صعودی بیت‌ کوین – بخش چهارم

کتاب روند صعودی بیت ‌کوین به همت حامد صالحی از فعالین کامیونیتی رمزارز ایران ترجمه گردیده است. کوین ایران به عنوان حامی مادی و معنوی برای ترجمه و چاپ مقاله اصلی با نام «The bullish case for Bitcoin» به زبان فارسی تلاش نموده تا تمام عواید حاصل از آن صرف کمک به هموطنان آسیب‌دیده گردد. کتاب روند صعودی بیت کوین در چهار بخش متوالی روی سایت کوین ایران منتشر شده است و علاوه‌ بر آن می‌توانید نسخهٔ دیجیتال کتاب را نیز دانلود کنید. در این بخش چهارم به باورهای نادرست در خصوص بیت کوین و ریسک‌های آن پرداخته می‌شود.

«قسمت چهارم کتاب روند صعودی بیت کوین»

باورهای نادرستِ رایج

بخش زیادی از این مقاله بر ماهیت پولیِ بیت‌ کوین تمرکز کرده است. بر همین اساس می‌توانیم به برخی از رایج‌ترین باورهای نادرست درباره‌ی بیت‌ کوین نیز بپردازیم.

بیت‌ کوین یک حباب است

بیت‌ کوین مانند تمام کالاهای پولی بازاری، اضافۀ ارزش به همراه دارد. همین اضافۀ ارزش پولی باعث شده این باور به‌وجود بیاید که بیت ‌کوین حباب است. البته همین اضافۀ ارزش (مازاد بر قیمت مصرف و مورد تقاضا) است که ویژگی معرف تمامی پول‌هاست. به بیان دیگر پول همیشه و همه‌جا حباب است. برخلاف عقیدۀ عموم مردم، یک کالای پولی هم می‌تواند حباب داشته باشد و هم  ارزشی کم، اگر در مراحل اولیۀ پذیرش خود برای ایفای نقش پولی باشد.

قیمت بیت‌ کوین بیش از حد نوسان دارد

نوسان قیمت بیت‌ کوین ناشی از نوظهور بودن آن است. بیت‌ کوین در سال‌های اولیۀ ظهور خود مانند سهام پِنی عمل می‌کرد (penny-stock: سهامی که نرخ آنها کمتر از 5 دلار است. معمولا برای معاملات با سود بالا استفاده می‌شوند. اغلب این سهام متعلق به شرکت‌هایی هستند که شهرت زیادی در بازار بورس ندارند، یعنی معامله با این سهام از ریسک بالایی برای سرمایه‌گذار برخوردار است.) و هر خریدار عمده‌ای مانند برادران وینکلواس می‌توانست نوسان شدیدی را در قیمت آن ایجاد کند. در سال‌های گذشته با افزایش پذیرش و نقدینگی بیت‌ کوین، نوسان آن نیز به همان میزان کاهش یافته است. زمانی‌که ارزش بازار بیت‌ کوین به طلا برسد، رفتار این دو از نظر نوسان شبیه به هم خواهد شد. درصورتی‌که ارزش بازار بیت‌ کوین از طلا بیشتر شود، نوسان آن به حدی کاهش می‌یابد که بتوان به‌صورت گسترده از آن به‌عنوان وسیله‌ای برای مبادله استفاده کرد.

همان‌طور که پیش‌تر نیز بیان شد تبدیل بیت‌ کوین به پول در مجموعه‌ای از چرخه‌های گارتنر رخ می‌دهد. نوسان قیمت در مرحلۀ کف قیمت این چرخه به حداقل می‌رسد، درحالی‌که طی مراحل اوج و سقوط این چرخه، نوسان به حداکثر می‌رسد. هر یک از چرخه‌های گارتنر نسبت به چرخه‌های پیشین نوسان قیمت کمتری دارند چراکه نقدینگی بازار افزایش یافته است.

کارمزد تراکنش‌ها بالاست

یکی از انتقادهایی که اخیراً متوجه شبکۀ بیت‌ کوین شده، این است که افزایش کارمزد تراکنش‌های بیت‌ کوین آن ‌را به‌عنوان یک سیستم پرداختی نامناسب می‌سازد. با این‌حال، رشد کارمزدها اتفاق قابل پیش‌بینی و سالمی است. کارمزد تراکنش، هزینه‌ای است که در ازای ایمن‌سازی شبکه از طریق تأیید تراکنش‌ها به استخراج‌کنندگانِ بیت‌ کوین پرداخت می‌شود. درآمد استخراج‌کنندگان یا از کارمزد تراکنش‌ها و یا پاداش بلوک‌ها حاصل می‌شود. این کارمزدها کمک‌هزینه‌ تورمی هستند که مالکان فعلی بیت‌ کوین آن‌ها را پرداخت می‌کنند.

با توجه به عرضه ثابت بیت ‌کوین (سیاست پولی که آن ‌را برای ذخیره‌ ارزش مناسب می‌کند) پاداش‌های بلوک درنهایت به صفر خواهند رسید و شبکه بالاخره باید به کمک این کارمزدها ایمن شود. شبکه‌ای که کارمزد پایینی دارد، امنیت آن کاهش یافته و در معرض سانسور خارجی قرار می‌گیرد. افرادی‌ که کارمزد پایینِ بعضی از کوین‌های مدعیِ جایگزینیِ بیت‌ کوین را در بوق و کرنا می‌کنند، ناخواسته و ندانسته در حال توصیف ضعف این اصطلاحاً آلت‌ کوین‌ها هستند.

 

انتقادِ در ظاهر‌ صحیحِ کارمزد بالای تراکنش‌های بیت‌ کوین، ریشه در این باور دارد که بیت‌ کوین ابتدا باید به سیستمی برای پرداخت و بعد به ذخیره‌ای برای ارزش تبدیل شود. همان‌طور که در بخش منشأ پول اشاره شد، این باور مانند قرار دادنِ گاری جلوی اسب است. بیت‌ کوین تنها زمانی می‌تواند به وسیله‌ای برای مبادله تبدیل شود که به‌عنوان وسیله‌ای برای ذخیره‌ ارزش پذیرفته شده باشد.

علاوه بر این زمانی‌که «هزینهٔ فرصتِ» داد و ستد کردن بیت ‌کوین به سطح مناسبی برای یک واسطۀ مبادله برسد، اغلب داد و ستدها نه در خودِ شبکۀ بیت‌ کوین بلکه در لایۀ دوم شبکه با کارمزد بسیار کمتری انجام خواهند شد. لایۀ دوم شبکه مثل شبکۀ لایتنینگ (Lightning network) معادل امروزی سفته‌هایی هستند که در قرن نوزدهم جهت انتقال مالکیت طلا استفاده می‌شدند. این بانک‌ها بودند که از این سفته‌ها استفاده می‌کردند؛ چراکه انتقال شمش طلا نسبت به انتقال یک سفته که بیانگر مالکیت آن است هزینۀ بیشتری به همراه داشت.

 

با این‌حال شبکه‌ لایتنینگ برخلاف آن سفته‌ها امکان انتقال بیت ‌کوین را با هزینه‌ پایینی فراهم می‌کند و در عین حال نیاز به اشخاص ثالث مورد اعتمادی همچون بانک‌ها را به حداقل می‌رساند و یا به‌کلی از بین می‌برد. توسعه‌ شبکه‌ لایتنینگ نوآوریِ فنی بسیار مهمی در تاریخ بیت‌ کوین تلقی می‌شود و بعد از توسعه و پذیرش آن در سال‌های آتی ارزش آن بهتر درک خواهد شد.

رقابت

به‌عنوان یک پروتکل نرم‌افزاریِ متن باز، تکثیر و تقلید از شبکه‌ بیت‌ کوین همواره ممکن بوده است. طی سال‌های اخیر نسخه‌های تقلیدی زیادی از بیت‌ کوین ایجاد شده‌اند؛ از نسخه‌های کپی برابر اصل مثل لایت کوین گرفته تا نسخه‌های پیچیده‌ای مثل اتریوم. این نسخه‌ها ادعا می‌کنند که می‌توانند با استفاده از یک سیستم محاسباتیِ توزیع‌شده به‌صورت مستقل امکان انجام امور قراردادی پیچیده را فراهم کنند. یکی از انتقادات رایجی که به بیت‌ کوین وارد می‌شود این است که وقتی رقیبانِ بیت ‌کوین به‌راحتی بتوانند ایجاد شوند و از آخرین امکانات و نوآوری‌های نرم‌افزاریِ ایجاد‌شده بهره ببرند، بیت‌ کوین دیگر نمی‌تواند ارزش خود را حفظ کند.

 

استدلال غلطی که وجود دارد این است که رقیبانِ بیت‌ کوین که در سال‌های اخیر ایجاد شده‌اند فاقد «اثر شبکه‌ای» در اولین فناوری برجستۀ این حوزه هستند. اثر شبکه‌ای (افزایش ارزش استفاده از بیت ‌کوین صرفاً به این خاطر است که این شبکه بر شبکه‌های دیگر غلبه دارد) امکانی است که ماهیت مستقلی برای خود دارد. این ویژگی برای تمامی فناوری‌هایی که دارای اثر شبکه‌ای هستند، مهم‌ترین ویژگی محسوب می‌شود.

اثر شبکه‌ای بیت ‌کوین شامل نقدینگی بازار، تعداد دارندگان بیت‌ کوین و جامعه توسعه‌دهندگانی هستند که درحال ارتقا و نگهداری از نرم‌افزار آن بوده و برای افزایش آگاهی نسبت به این برند اقدام می‌کنند. سرمایه‌گذاران بزرگ از جمله دولت‌ها به دنبال بازاری هستند که بیشترین نقدینگی را داشته باشد تا بتوانند بدون تحت تأثیر قراردادن قیمت آن سریعاً به آن وارد و خارج شوند. توسعه‌دهندگان نیز به جمع جامعۀ غالب توسعه‌دهندگانی می‌پیوندند که بیشترین کیفیت را دارند و به دنبال آن استحکام آن جامعه را افزایش دهند. آگاهی نسبت به برند نیز در اینجا به گونه‌ای است که خود بیت‌ کوین تقویت می‌شود؛ چراکه رقیبان بیت‌ کوین بدون خود بیت‌ کوین معنا و مفهومی ندارند.

انشعاب در مسیر

یکی از مسائلی که در سال 2017 تا حد زیادی رواج پیدا کرد این بود که نه تنها برخی از مردم از نرم‌افزار بیت‌ کوین تقلید می‌کردند، بلکه کل سابقۀ تراکنش‌های گذشته‌ آن (که به عنوان بلاکچین شناخته شده است) را نیز کپی‌برداری می‌کردند. رقیبان بیت‌ کوین قسمتی از بلاکچین بیت‌ کوین را کپی‌برداری و سپس شبکه‌ جدیدی را در فرآیندی به‌نام «انشعاب» از بلاکچین اصلی جدا می‌کردند و از این طریق می‌توانستند مشکل توزیع توکن‌های‌شان را بین کاربران خود حل کنند.

مهم‌ترین انشعاب در اول آگوست 2017 (10 مرداد 1396) و زمانی‌که شبکه‌ جدیدی به نام بیت ‌کوین‌ کش (BCash) ایجاد شد، به‌وجود آمد. افرادی که تا قبل از این تاریخ تعداد N بیت‌کوین داشتند، بعد از آن مالک N بیت‌ کوین و N بی‌کش می‌شدند. جامعه‌ کوچک ولی پرسروصدای بی‌کش به‌صورت مداوم سعی در تخریب برند بیت‌ کوین داشتند؛ چه از طریق نام‌گذاری شبکه‌ جدید خود و چه از طریق ایجاد کمپینی برای متقاعد کردن تازه‌واردان بازار بیت‌ کوین به این امر که “بی‌کش” بیت‌ کوین واقعی است. این تلاش‌ها تا حد زیادی با شکست مواجه شدند که می‌توان با نگاه به ارزش بازارِ این دو شبکه به این موضوع پی برد. با این‌حال امکان کپی‌برداری از بیت‌ کوین و بلاکچِین آن و سبقت از ارزش بازار و درنهایت تبدیل شدن به بیت‌کوین برای سرمایه‌گذاران جدید ریسک واضحی محسوب می‌شود.

 

قانون مهمی را می‌توان از انشعاب‌های صورت گرفتۀ هر دو شبکه‌ بیت‌کوین و اتریوم به‌دست آورد. شبکه‌ای که بیشترین کیفیت و فعال‌ترین جامعه‌ توسعه‌دهنده را دراختیار دارد، بیشترین ارزش بازار را از آن خود می‌کند. با وجود این‌که می‌توان بیت‌ کوین را یک پول نوپا محسوب کرد، همچنین می‌توان آن ‌را شبکه‌ای رایانه‌ای نیز درنظر گرفت که بر روی نرم‌افزاری بنا شده و نیاز به ارتقا و نگهداری دارد. خرید یک توکن در شبکه‌ای که توسعه‌دهندگان آن بی‌تجربه و یا تعداد آن‌ها کم باشد، به مانند خرید نسخه‌ای از ویندوز است که از سوی بهترین توسعه‌دهندگان شرکت مایکروسافت پشتیبانی نشود. از تاریخچه‌ انشعاب‌های صورت‌گرفته در سال 2017 به وضوح مشخص است که مجرب‌ترین متخصصان حوزه‌ کامپیوتر و بهترین رمزنویسان، به توسعۀ بیت ‌کوین اصلی و نه نسخه‌های تقلیدی آن متعهد هستند.

ریسک‌های واقعی بیت کوین

گرچه انتقادهایی که عموماً رسانه‌ها و متخصصان حوزۀ اقتصاد به بیت‌ کوین وارد می‌کنند، ناشی از فهم ناقص از پول است اما سرمایه‌گذاری در بیت‌ کوین ریسک‌های واقعی و چشمگیری نیز به همراه دارد. بهتر است پیش از سرمایه‌گذاری در بیت‌ کوین این اصول احتیاطی را درنظر بگیرید.

ریسک پروتکل

پروتکل بیت ‌کوین و نسخه‌های اولیۀ رمزنگاری که به موجب آن ساخته می‌شوند ممکن است طراحی ناقصی داشته باشند و یا با توسعۀ رایانه‌های کوانتومی ناامن شوند. اگر نقصی در این پروتکل پیدا شود و یا این‌که با استفاده از رایانه‌های کوانتومی امکان شکستن رمزنگاریِ بیت‌ کوین فراهم شود، باور به این رمزارز تا حد زیادی خدشه‌دار می‌شود. این نوع از ریسک در سال‌های اولیۀ توسعۀ بیت‌ کوین در اوج خود قرار داشت؛ چراکه این موضوع حتی برای رمزنگاران حرفه‌ای نیز امری مبهم بود که آیا ساتوشی ناکاموتو واقعاً راه‌حلی برای مسئلۀ ژنرال‌های بیزانسی پیدا کرده است یا خیر. نگرانی‌ها مربوط به نواقص جدی پروتکل بیت‌ کوین در سال‌های اخیر کاهش یافته، اما به‌دلیل ذات فناورانۀ آن، این ریسک همواره برای بیت‌ کوین وجود خواهد داشت؛ حتی اگر احتمال آن کم باشد.

تعطیلی صرافی‌ها

بیت ‌کوین به‌دلیل طراحی نامتمرکزی که دارد تا به امروز در برابر تلاش دولت‌ها در راستای تنظیم یا تعطیلی آن مقاومت بالایی نشان داده است. با این حال صرافی‌هایی که برای خریدوفروش بیت ‌کوین از ارزهای فیات استفاده می‌کنند به شدت متمرکز بوده و درمعرض کنترل و محدودیت قرار دارند. بدون وجود این صرافی‌ها و تمایل نظام بانکی جهت همکاری با آن‌ها، فرآیند تبدیل بیت‌ کوین به پول اگر به‌طور کامل متوقف نشود با مانع بزرگی مواجه می‌شود. با وجود این‌که منابع جایگزینی مثل کارگزاری‌های خارج از بورس و بازارهای غیرمتمرکز  برای خرید و فروش بیت‌ کوین وجود دارد. اما اصل فرآیند کشف قیمت در صرافی‌هایی اتفاق می‌افتد که دارای بیشترین نقدینگی‌اند که آن‌ها نیز متمرکز هستند.

یکی از راه‌های کاهش این ریسک، خروج صرافیِ در معرض خطر از کشورِ محدود، و ورود آن به کشوری است که مقررات آزادتری در این زمینه دارد. بایننس که صرافی برجسته‌ای است، کار خود را در چین آغاز کرد و بعد از آن‌که دولت چین فعالیت‌های  آن‌را متوقف کرد به ژاپن منتقل شد. دولت‌ها نسبت به ایجاد مانع بر سر راه صنایع نوپایی که ممکن است روزی مانند اینترنت نتایج مهمی را به همراه داشته باشند، بسیار محتاط عمل می‌کنند؛ چراکه ممکن است در آن روز مزیت رقابتی عظیمی نصیب دولت‌های دیگر شود.

 

تنها درصورتی‌که با یک هماهنگی تمامی صرافی‌های جهان متوقف شوند، فرآیند تبدیل بیت ‌کوین به پول نیز به‌صورت کامل متوقف می‌شود. سرعت بیت‌ کوین در راستای پذیرش عمومی به قدری زیاد است که عملاً تعطیل کردن کلیِ این صرافی‌ها از نظر سیاسی مانند تعطیل کردن اینترنت غیرممکن می‌شود. با این‌حال چنین احتمالی همچنان وجود دارد و باید آن‌را در زمرۀ ریسک‌های سرمایه‌گذاریِ بیت ‌کوین درنظر گرفت. همان‌طور که در بخش «ورود دولت‌ها» اشاره شد، بالاخره چشم دولت‌ها بر روی این واقعیت درحال باز شدن است که یک ارز دیجیتالیِ غیردولتی و ضدسانسور می‌تواند سیاست‌های پولی آن‌ها را به خطر بیندازد و همچنین این سؤال مطرح می‌شود که آیا دولت‌ها قبل از آن‌که بیت‌ کوین به قدری توسعه یابد که نسبت به اقدامات سیاسی مقاوم شود، اقدامی خواهند کرد یا خیر.

قابلیت تعویض

به‌ دلیل ماهیت آزاد و شفاف بلاکچین بیت‌ کوین، دولت‌ها می‌توانند با اتهام استفادۀ بیت‌ کوین در فعالیت‌های ممنوع آن‌را لکه‌دار کنند و در زمره پول‌های آلوده قرار دهند. باوجود این‌که به‌دلیل ضدسانسور بودن بیت ‌کوین درسطح پروتکل همچنان امکان نقل‌وانتقال آن وجود دارد، اما اگر مقرراتی تصویب شود و به موجب آن استفاده از این بیت‌ کوین‌‌های لکه‌دارشده از سوی صرافی‌ها و دادوستد‌کنندگان ممنوع شود، ممکن است این بیت ‌کوین‌ها تا حد زیادی ارزش خود را از دست بدهند. در این نقطه است که بیت‌ کوین یکی از مشخصه‌های اساسی یک کالای پولی یعنی «قابلیت تعویض» را از دست می‌دهد.

 

برای آن‌که قابلیت تعویض بیت‌ کوین بهبود یابد، پروتکل آن باید به گونه‌ای اصلاح شود که حریم خصوصی تراکنش‌ها بیش ‌از پیش حفظ شود. با وجود این‌که در همین زمینه پیشرفت‌هایی صورت گرفته است (در ابتدا و در رمزارزهایی همچون مونرو زی‌کش)، اما بین کارایی، پیچیدگی و حریم خصوصی بیت‌ کوین از نظر فناوری بده‌بستانِ مهمی وجود دارد و این سؤال هنوز مطرح است که آیا می‌توان جهت بهبود حریم خصوصی امکاناتی را به بیت‌ کوین اضافه کرد به گونه‌ای که به کارایی آن به‌عنوان پول خدشه‌ای وارد نشود یا خیر.

 

نتیجه‌گیری کتاب روند صعودی بیت کوین

بیت‌ کوین به‌عنوان یک پول اولیه درحال تبدیل از یک کالای کلکسیونی به یک ذخیرۀ ارزش است. بیت ‌کوین به‌عنوان یک کالای پولیِ غیردولتی ممکن است در آینده مانند طلا در زمان استاندارد طلا در قرن نوزدهم به یک پول جهانی تبدیل شود. پذیرش بیت‌ کوین به‌عنوان پول جهانی دقیقاً همان روند صعودی بیت ‌کوین است که ساتوشی ناکاموتو در اوایل سال 2010 در ایمیلی به مایک هرن (Mike Hearn) به آن اشاره کرده است: «اگر بیت‌ کوین در کسری از تجارت جهانی استفاده شود، در این صورت ارزش آن در هر واحد بسیار زیاد خواهد بود؛ چراکه تنها 21 میلیون سکه در کل جهان وجود دارد.»

این موضوع به بیان بهتری توسط نابغۀ رمزنگاری هال فینی (Hal Finney)، اولین دریافت‌کنندۀ بیت‌ کوین از ساتوشی ناکاموتو اندکی پس از اعلام اولین نرم‌افزار فعال بیت ‌کوین پرداخته شده است: «تصور کنید بیت ‌کوین موفق شود و در سراسر جهان به یک سیستم پرداخت غالب تبدیل شود. در این‌صورت ارزش کل این ارز با ارزش کل ثروت جهان برابری خواهد کرد. برآورد فعلی من از ثروت کل مردم جهان از 100 تا 300 تریلیون دلار متغیر است. با توجه به این‌که درمجموع 21 میلیون بیت‌ کوین در جهان وجود خواهد داشت، ارزش هر سکه تقریباً به 10 میلیون دلار خواهد رسید.»

حتی اگر بیت‌ کوین به‌صورت کامل و جهانی به پول تبدیل نشود و صرفاً به‌عنوان یک ذخیره‌ ارزش غیردولتی با طلا رقابت کند، قیمت آن همچنان تا حد زیادی جای افزایش دارد. درصورت مقایسۀ ارزش بازار طلاهای استخراج شده (تقریباً 8 تریلیون دلار) با عرضۀ 21 میلیون سکه‌ای بیت‌ کوین، ارزش هر بیت‌ کوین باید تقریباً برابر با 380 هزار دلار باشد. همان‌طور که در بخش‌های قبل نیز اشاره شد، بیت ‌کوین به‌عنوان یک کالای پولی مناسب برای ذخیره‌ ارزش از تمامی جوانب به‌غیر از «تاریخچه‌ ثبت شده» برتر از طلا است.

با گذر زمان و غالب شدن تاثیر لیندی دیگر این جنبۀ تاریخچه‌ای مزیت رقابتی برای طلا محسوب نخواهد شد. از همین روی توقع نزدیک شدن بیت‌ کوین به طلا و یا پیشی‌گرفتن از ارزش بازار آن در 10 سال آینده دور از ذهن نخواهد بود. یک ملاحظه احتیاطی که برای صحت این فرضیه باید درنظر گرفت این است که بخش زیادی از ارزش طلا ناشی از بانک‌های مرکزی است که آن‌ را به‌عنوان ذخیره‌ ارزش نگهداری می‌کنند. برای این‌که بیت ‌کوین بخواهد به ارزش طلا برسد و یا از آن پیشی بگیرد، مشارکت دولت‌ها تا حدی ضروری است. مشارکت یا عدم مشارکت حکومت‌های دارای دموکراسی در مالکیت بیت‌ کوین همچنان مبهم است اما متأسفانه احتمال مشارکت دیکتاتور‌ها و دزد سالارها به‌عنوان اولین دولت‌ها جهت ورود به بازار بیت‌ کوین بیشتر است.

به‌فرض آن‌که هیچ دولتی در بازار بیت‌ کوین مشارکت نکند، باز هم به صعود خود ادامه خواهد داد. بیت‌ کوین به‌عنوان یک ذخیره‌ ارزشِ غیردولتی که تنها سرمایه‌گذاران سازمانی و خُرد از آن استفاده می‌کنند، همچنان در اولین مراحل پذیرش خود (اکثریت اولیه) قرار دارد و اکثریت آخر و جامانده‌ها هنوز سال‌ها زمان دارند تا به این بازار وارد شوند. با مشارکت بیشتر سرمایه‌گذاران خُرد و به ویژه سازمانی، بازه‌ قیمتی 100 هزار تا 200 هزار دلار برای بیت‌ کوین محتمل است.

مالکیت و حفظ بیت‌ کوین یکی از معدود قمارهای یک‌طرفه‌ای است که مردم در سراسر جهان می‌توانند در آن مشارکت کنند. درست مانند قرارداد اختیار معامله احتمال کاهش قیمت برای سرمایه‌گذار حداکثر یک برابر خواهد بود، این درحالی است که تا صد برابر یا حتی بیشتر احتمال افزایش قیمت وجود دارد.

بیت‌ کوین حقیقتاً اولین حبابی است که اندازه و وسعت آن تنها توسط کسانی مشخص می‌شود که می‌خواهند پس‌انداز خود را از شر سوء مدیریت اقتصادی دولت‌ها در امان نگه دارند. به‌راستی که بیت ‌کوین مانند ققنوسی از خاکسترهای بحران اقتصادی جهانی سال 2008 (بحرانی که سیاست‌های بانک‌های مرکزی همچون فدرال رزرو آن‌را تسریع کردند) سر برآورد.

بیت‌ کوین فراتر از مسائل مالی درصورتی‌که به‌عنوان یک ذخیره‌ ارزش غیردولتی توسعه یابد، تأثیرات عمیقی بر جغرافیای سیاسی کره‌ زمین خواهد گذاشت. یک ارز اندوخته، غیرتورمی و جهانی، دولت‌ها را وادار خواهد کرد تا سازوکار اولیه‌ تأمین بودجه‌ خود را از افزایش تورم به هدایت مالیات مستقیم که تا حد زیادی به مذاق دولتی‌ها خوش نمی‌آید تغییر دهند. درصورتی‌که دولت‌ها برای تأمین بودجه‌ خود تنها از مالیات استفاده کنند، تا حد زیادی حجم و اندازه‌ خود را از دست خواهند داد. علاوه بر این تجارت جهانی به گونه‌ای انجام خواهد شد که آرزوی شارل دوگل مبنی بر نداشتن امتیاز ویژه توسط دولت‌ها محقق خواهد شد:

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *